انوشيروان ارجمند، سابقه اي طولاني در بازيگري دارد. از او تا به حال كارهاي زيادي را شاهد بودهايم. از بازي در سريال امام علي(ع) گرفته تا مختارنامه و حالا هم پشت كوههاي بلند. او جزو معدود بازيگراني است كه در بيشتر كارهاي تاريخي حضور داشته است. خودش در اين مورد ميگويد بازي در اين گونه آثار روي پيشاني من نوشته شده است. به هر حال با او همراه شديم تا هم از تجربهاش با امرالله احمدجو بگويد و هم از بازيهايش در سريالهاي تاريخي سيما. شما جزو معدود بازيگراني هستيد كه در آثار تاريخي حضور پررنگي داريد. نظر شما درباره فيلمنامه و ساختار اين گونه آثار چيست؟ اصولا ساخت كارهاي تاريخي احتياج به تحقيقات وسيعي دارد. به اين معنا كه بايد محققان زيادي روي اين نوع كارها اعمالنظر كنند. حال فرق نميكند كه تاريخ اسلام باشد يا تاريخ معاصر. بلكه نكتهاي كه اهميت دارد رسالت و صداقت سازندگان آنهاست كه بايد در روايت اثر حفظ شود و بايد مطالب طوري بازگو شوند كه مخاطبي كه با تاريخ آشنايي چنداني ندارد بتواند اطلاعات درستي را از آن به دست آورد و اگر فيلمنامه و خود كار به گونهاي باشد كه تنها جنبه سرگرمي داشته باشد و در انتها توشهاي نصيب مخاطب نشود قطعا هيچ ارزشي هم نخواهد داشت. چرا قبول كرديد كه در اين مجموعه بازي كنيد؟ وقتي كه مشغول بازي در فيلم روز رستاخيز به كارگرداني احمدرضا درويش بودم از طرف آقاي احمدجو (كارگردان) براي بازي در اين سريال دعوت به همكاري شدم و از آنجا كه شناخت خوبي نسبت به اين نويسنده و كارگردان نامآشناي تلويزيون داشتم، پذيرفتم كه در اين كار بازي كنم. چون اعتماد كاملي نسبت به كار آقاي احمدجو و شخص ايشان داشتم. درباره نقشتان بيشتر برايمان توضيح ميدهيد؟ درست است كه من به گونهاي نقش راوي را در اين سريال بازي ميكنم، اما فضاي كار و جذابيت قصه مرا ترغيب ميكرد كه هر روز با انرژي بيشتري سر صحنه حاضر شوم. آيا احمدجو به عنوان كارگردان كه بيشتر به بازگو كردن تاريخ علاقهمند است حساسيت كارگردانهاي ديگري همچون داوود ميرباقري دارد؟ آقاي احمدجو از كارگرداناني است كه با بازيگرش درگير نميشود و فضا را براي او باز ميگذارد. براي احمدجو نوع ميزانسن و خوب بازي گرفتن مهم است و ميخواهد كه روايت كلي قصه توسط بازيگر به بهترين شكل مطلوب به مخاطب منتقل شود و چون خودش نويسنده آثارش نيز هست خيلي خوب به تمامي مسائل و حتي جزئيات اشراف دارد. با توجه به اين كه شما در اين مجموعه راوي قصه هستيد چقدر با زبان طنز و تاريخي اين كار آشنايي داشتيد؟ به هر حال زبان اين كار از دل طنز طراحي شده است و نه من و نه مخاطبان قطعا با اين زبان بيگانه نيستيم. البته فيلمنامه اين سريال به گونهاي نوشته شده بود كه بايد تلخي پيام كه پشت طنز پنهان شده بود به گونهاي عيان ميشد. مثلا پادشاهي كه حتي نميتواند يك خانواده را درست اداره كند چگونه ميتواند مملكت داري كند. اين نوع روايت، بيان خاص خودش را هم ميطلبيد كه آقاي احمدجو در اين مورد كمك فراواني به ما كردند. در اين كار از لهجههاي زيادي هم استفاده شده در اين مورد توضيح دهيد. بله، همانطور كه گفتيد در اين سريال از لهجه شيرازي گرفته تا لهجه اصفهاني و تركي استفاده شده كه همين مساله به شيريني كار افزوده است. كسي در پشت صحنه حضور داشت كه لهجهها را با شما يا حتي بازيگران ديگر كار كند و به آنها آموزش دهد؟ خير. تنها خود آقاي احمدجو و دستيارشان در اين مورد به من كمك ميكردند البته جالب است كه بدانيد خودآقاي احمدجو از قبل فيلمنامه را با صداي خودش با تمام تلفظهاي درست روي يك سيدي ضبط كرده و به بازيگران داد و از طريق نوع بيان، لهجهها را به بازيگران آموزش داد كه به نظرم اين حركت در نوع خودش بسيار بديع بود. آيا پشتكوههاي بلند، ادامه روزي روزگاري است؟ بله، همانطور كه ميبينيد حسام بيك روزي روزگاري در اين سريال تبديل به پادشاهي شده است البته پادشاهي كه همه چيز بلد است به غير از مملكتداري! آيا ديالوگهايي از اين كار هنوز در ذهنتان باقيمانده و به دلتان نشسته است؟ اين كار ديالوگهاي فوقالعاده زيبايي داشت برخي از اين ديالوگها را بسيار دوست دارم و به يادم مانده است. جايي حسام بيك خطاب به فردي ميگويد: اين دروغهايي كه ميگويي راستند؟! به نظرم اين ديالوگ بار معنايي و زيبايي خاصي دارد كه آقاي احمدجو با درايت آن را به نگارش در آورده است. آيا خودتان هم براي بهتر و شيرينتر شدن روايتها تحقيق خاصي انجام دادهايد؟ خير. آن چه به من واگذار شد نوعي نثر قديمي بود كه از كتب مختلف برداشته و انتخاب شده بود و در كنار اين نثرها راهنماييهاي خود كارگردان هم برايم كفايت ميكرد. حالا با توجه به اين كه شما در آثار تاريخي زيادي حضور پيدا ميكنيد آيا اين رفت و آمدها و طولاني بودن كارها اذيتتان نميكند؟ انوشيروان ارجمند: آقاي احمدجو از قبل فيلمنامه را با صداي خودش با تمام تلفظهاي درست روي يك سيدي ضبط كرده و به بازيگران داد و از طريق نوع بيان، لهجهها را به بازيگران آموزش داد كه به نظرم اين حركت در نوع خودش بسيار بديع بود به نظر من در زمينه بازيگري هر كسي قسمت و تقديري دارد و انگار روي پيشاني من هم بازي در اينگونه كارها نوشته شده است، اما به هر حال اگر من از كاري خوشم بيايد حتي اگر قله قاف هم باشد، ميروم. چون به كاري كه ميخواهم انجام دهم اعتقاد دارم و از طرفي يك قرارداد نانوشته با كارگرداني كه با او كار ميكنم دارم و آن رعايت حقوق او و كارش و البته رسيدن به يك نقطه مشترك است كه كيفيت كار را بالا ميبرد. آقاي ارجمند چقدر آگاهي براي ايفاي نقش تاريخي لازم است؟ اولا وقتي كارگرداني من را براي يك نقش تاريخي انتخاب ميكند به بضاعت و آگاهي من نسبت به تاريخ آشنايي دارد و وقتي هم فيلمنامه به دستم ميرسد با كارگردان صحبت و مشورت ميكنم و سعي ميكنم سلايق خودم را با سلايق او يكي كنم تا بتوانيم به يك هدف مشترك برسيم. ضمن اين كه تنها كارگردان يا فيلمنامه نميتواند چگونگي اجراي نقش تاريخي را تعيين كند و بايد خود بازيگر هم مطالعاتي داشته باشد. براي اين كه مخاطب بتواند آن نقش را راحتتر بپذيرد و بازيگر هم بتواند به آن نقطه باورپذيري و مقبول بودن برسد. به نظر شما يك نقش به يادماندني چطور شكل ميگيرد؟ فكر ميكنم يك نقش ماندگار از يك مثلث درست شده است كه در ضلعهاي آن كارگردان، نويسنده و بازيگر قرار گرفتهاند و اين سه نفر با همفكري يكديگر ميتوانند يك اثر يا آثار ماندگار را رقم بزنند. فكر ميكنيد پشت كوههاي بلند بتواند ماندگاري روز روزگاري را به دست آورد؟ شايد امروزه به دليل تعدد شبكهها و آثار پخش شده كارها كمتر در ذهن مردم باقي بماند. مثلا زماني كه سريال امام علي(ع) پخش ميشد، سريالهاي زيادي نداشتيم، براي همين اين سريال در ذهن مردم ماندگار شد، اما حالا اينگونه نيست، اما پشت كوههاي بلند شايد به خاطر فضاي طنز و فانتزي كه دارد بتواند مخاطبش را جذب و در ياد آنها باقي بماند. شما چه مدت سر اين كار بوديد؟ حدود 12 ماه من با اين سريال همكاري داشتم كه واقعا برخلاف طولاني بودنش برايم بسيار خاطرهانگيز و دوستداشتني بود. از اين كه در كارهاي تاريخي بايد گريم و لباسهاي سنگيني را تحمل كنيد خسته نميشويد؟ خير. چون به هر حال نزديك به 40 سال است كه دارم در اين حرفه بازي ميكنم و هميشه هم سعي كردم باانضباطترين بازيگر باشم، چراكه اگر به عنوان بازيگر بتوانم كارم را درست انجام دهم و سر هر مساله كوچكي ايراد نگيرم طبيعتا سرعت كار و كيفيت آن بالا ميرود و اضطراب كمتري هم در حين كار به وجود ميآيد. هيچ وقت با برادرتان داريوش ارجمند حس رقابت داشتهايد؟ نه! ما هر دو كار خودمان را انجام ميدهيم و كمتر هم در كار يكديگر دخالت ميكنيم. البته هر چقدر ايشان در كارشان موفقتر باشند، براي من باعث افتخار و سربلندي است. آقاي ارجمند شما كه به قول خودتان 40 سال است در اين حرفه فعاليت ميكنيد. به نظرتان آيا ممكن است روزي يك آدم معمولي به يك بازيگر ستاره تبديل شود؟ بله، امكانش وجود دارد. براي مثال حسين عابديني يك نوجوان معمولي بود، اما ديديم كه در فيلمهاي مجيد مجيدي چقدر خوب درخشيد و چقدر بااحساس بازي كرد. در صورتي كه حتي تحصيلات آكادميك هم نداشت، بنابراين اين مساله خيلي دور از ذهن هم نيست. از كارهايي كه در آينده نزديك از شما خواهيم ديد چه خبر؟ بازي در فيلم سينمايي عقاب را به تازگي تمام كردم كه در حال حاضر در مرحله تدوين است. با اين مشغله كاري آيا فرصتي هم براي بازي در تئاتر داريد يا خير. فكر ميكنم دائم در سفر كاري هستيد. اينطور نيست؟ خير. اخيرا در تئاتري بازي كردم كه مدتي پيش اجرايش تمام شد با نام «زخم مدينه» كه به مناسبت رحلت حضرت فاطمه(س) روي صحنه رفته بود. به هر حال هيچگاه دوست ندارم از خانه اولم يعني تئاتر فاصله بگيرم. و در آخر اين كه براي كداميك از نقشهايي كه تا به حال بازي كردهايد حس دلتنگي داريد؟ من براي اجراي تمامي نقشهايم زحمت ميكشم، براي همين تمامي آنها را دوست دارم. از كوچكترين آنها گرفته تا بزرگترينشان و به تنها چيزي كه فكر ميكنم و برايم مهم است اين است كه بتوانم كار خودم را درست و به خوبي انجام دهم.
تاریخ: سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:بازي در نقشهاي تاريخي روي پيشانيام حك شده است,
ارسال توسط Saied Moosavi Nasab
آخرین مطالب